تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان و خدایی که در این نزدیکی است... و آدرس solaleh20.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
کـوتـاه مـی گـویـم دوسـتت دارم اما
از دوست داشـتـنـت کـوتـاه نمی آیم . .
تا بسوزد ریشه بیتابی ام
میروم تا هر چه غم پارو کنم
خانه ام را باز هم جارو کنم
آخرین آرزوی امسالم خوابت در آرامش/
بیداریت در آسایش/
عشقت، باصفا/
مهرت،وفا/
عمرت، با عزت/
وجودت با صحت/
سال نو پیشاپیش مبارک
خیلی وقت ها کسانی که کمتر دارند بیشتر میبخشند ...
امشب غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال و فلان مال ک بر باد فنا رفت ...
نخور جان برادر به خدا حسرت دیروز عذاب است
مردم شهر به هوشید ...؟
هر چه دارید و ندارید بپوشید
و برقصید و بخندید که امشب سر هر کوچه خدا هست
روی دیوار دل خود بنویسید خدا هست
نه یک بار و نه ده بار که صد بار به ایمان و تواضع بنویسید
خدا هست ... خدا هست
از میانِ این همه کلمه ی ناگزیر
چشمم
« تــــــــــ♥ــــــــــو »
را گرفته است .
گؤزلیم! سالما گؤزوندن منی، بیگانه کیمین
اذن وئر، شوط ائدیم اطرافینی پروانه کیمین
بخت آئینه سی تک، سیل اوره گیندن کدری
تا صداقت باخیشیندان جوشا، میخانه کیمین
اوخو عشقین کیتابین، سئوگی دن افسانه یاراد
کؤنلومو شوقیله سرشار ائله، پیمانه کیمین
روحوم آشوفته دی، زولفون کیمی آی سیزدی گئجه م
بو پریشانلیغا بیر نظم یاراد شانه کیمین
گل گؤزللر آرا، بی رحمیلیگ آییننی پوز
سالما اؤز عاشیقینی چوللره، دیوانه کیمین
بولبولم، قهر زمان، باغدان اوزه ندن الیمی
قارا خالیندی چکن دامه منی دانه کیمین
گل ملامت داشی آلتیندا، بو بیچاره کؤنول
تالانیب قیش گونو، تاراجه گئدن لانه کیمین
گون کئچیب، آی دولانیب، ایللر اؤتوبدور هله ده
سینه ده ساخلامیشام گنجیمی ویرانه کیمین
گلمه دین، اوندا کی جان دردینه درمان واریدی
ایندی درمان دا منه درد دی جانانه کیمین
عاصمین طبعی، صداقت بولاغیندان سو ایچیر
گر چی دؤزگونلوگ، اولوب دهرده افسانه کیمین
زندگی را نفسی ارزش غم خورن نیست ،
و دلم بس تنگ است
بی خیالی سپر هر درد است ،
باز هم می خندم ،
آنقدر می خندم که غم از روی رود . . .
و با خودم میگویم
کاش آن یک بار که دیدمت
گفته بودم
که بی تــ♥ـــو گاه دلم میگیرد
که بی تــ♥ـــو گاه زندگی سخت میشود
که بی تــ♥ـــو گاه هوای بودنت دیوانهام میکند
اما نمیگفتم
که این «گاه» ها
گهگاه
تمامِ روز و شب من میشوند
آن وقت بغض راه گلویم را میگیرد
درست مثل همین روزها
تا خزر هست مرا جاذبه راین چکار؟
باده تا هست مرا شیشه شامپاین چکار؟
باز کن گوش تو ای مرد و زن ایرانی
چون سپنتا همه عشق است ولنتاین چکار؟
29بهمن روز سپندارمزد روز عشق و دوستی بر ایرانیان همایون باد
سپندارمذگان
روز عشق ایران باستان
مبارک
ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﻗﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﻓﺮﯾﺒﻨﺪﻩ ﺯﺍﺩ ﻭ ﻓﺮﯾﺒﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﺷﺐ ﻣﺮﮒ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﯽ
ﺭﻭﺩ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻏﺰﻝ ﺧﻮﺍﻧَﺪ ﺁﻥ ﺷﺐ
ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺰﻝﻫﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺑﺮ ﺁﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﻍ ﺷﯿﺪﺍ
ﮐﺠﺎ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﮐﺮﺩ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﺷﺐ ﻣﺮﮒ ﺍﺯ ﺑﯿﻢ ﺁﻧﺠﺎ ﺷﺘﺎﺑﺪ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻏﺎﻓﻞ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﮔﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﺮﺩﻡ
ﻧﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻗﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﭼﻮ ﺭﻭﺯﯼ ﺯ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺁﻣﺪ
ﺷﺒﯽ ﻫﻢ ﺩﺭﺁﻏﻮﺵ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﺗﻮ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﺁﻏﻮﺵ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ
ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺎﻫﺪﺍﯾﻦ ﻗﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ.
انتظار را از کوچه های بن بست بیاموز
که دلخوش به تماشای هیچ رهگذری نیستند !
چشم به راه آمدن کسی می نشینند
که اگر بیاید ماندنیست
از رها کردن نترس
باور کن هيچ کس نمی تواند
چيزي که مال توست را از تو بگيرد
و تمام دنيا
نمي توانند چيزي که مال تو نيست را برايت حفظ کنند
همــه چیــز سـاده استــــــ
زنـدگــی... عشــق...
دوستـــــــ داشتــن... عـادتــ کــردن...
رفتــن... آمــدن...
امــا چیــزی کـه ســــــاده نیستـــ
بـاور ایـن سـاده بـودن هـاستـــــــــــ...
در حسرت گذشته ماندن ...
چیزی جز از دست دادن امروز نیست !
تو فقط یکبار هجده ساله خواهی بود ،
یکبار سی ساله ...
یکبار چهل ساله...
و یکبار هفتاد ساله ...
در هر سنی که هستی ،
روزهایی بی نظیر را تجربه می کنی ،
چرا که مثل روزهای دیگر،
فقط یکبار تکرار خواهد شد ...
هر روز از عمر تو زیباست ،
و لذتهای خودش را دارد ...
به شرط آنکه زندگی کردن را بلد باشی
آدم هایی هستند که دلبری نمیکنند،
که حرفهای عاشقانه نمیزنند،
چیز خاصی نمیگویند که ذوق کنی
آدمهایی که نمیخواهند عاشق کنند..
اما عاشقشان میشوی!
ناخواسته دلت برایشان میرود…
این آدمها فقط راست میگویند.
راست می گویند با چاشنی قشنگ " مهر"
لبخند میزنند نه برای اینکه توجهت را جلب کنند،
لبخند میزنند چون لبخند جزئی از وجودشان است…
لبخندشان مصنوعی نیست، اجباری نیست
در لبخندشان خدا را میبینی….
اینها ساده اند
حرف زدنشان…
راه رفتنشان…
نگاهشان….
ادعا ندارند، بی آلایشند، پاک و
"این آدم های بی نشان اما خاص چقدر دوست داشتنی هستند…"
الهی...
نام تو ما را جواز
مهر تو ما را جهاز
شناخت تو ما را امان
لطف تو ما را عیان
الهی...
ضعیفان را پناهی
قاصدان را بر سر راهی
مومنان را گواهی
که عزیز است
آنکس که تو خواهی
الهی...
در جلال رحمانی
در کمال صبحانی
نه محتاج زمانی
نه آرزومند مکانی
نه کس به تو ماند
و نه به کس مانی
پیداست که در میان جانی
بلکه جان زنده به چیزیست
که تو آنی
آئينـــــــه دار آئينــــــــه ي روي کيستــــــي..
در پــرده خيال بخلــــوتگـــه اميــــــــــد..
نقش آفــــرين طلعت نيکـــــــوي کيستي..
بس فتنــه ي نشسته کــه ازناله ي توخاست..
تا درد چين نرگس جـــــادوي کيستــــــي..
گل شـــد نگـــار پـــرده نشين بهــار و تو..
سر گشته چـــون صبـــا بسر کوي کيستي..
چشم سپهــر خيره در افسانه ي تو مانــــــد..
تو خيــره مانـــده بر خم ابــــرو ي کيستــــي..
بوي فـــراق مي ورد از طــرف اين چمــن..
بي خويشتن فتاده تــو بـــر بـــوي کيستي..
بازم نمانـــد تاب پريشانــــي از غمــــت..
پيــــونـــد عمـــر بسته بگيسوي کيستـي..
عمـــري گــذشت کــز بر مشفق رميده اي..
هـــــان اي غـــزال وحشي توآهـوي کيستي..
هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینه صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری